![]() |
رجعت سرخ ستاره
آن روز
بگشوده بال و پر با سر به سوی وادی خون رفتی گفتی: دیگر به خانه باز نمی گردم امروز من به پای خودم رفتم فردا شاید مرا بیاورند بر روی دست ها اما حتی تو را به شهر نیاوردند گفتند: چیزی از او به جای نمانده است جز راه ناتمام سروده: قیصر امین پور منبع: 1. ماهنامه فرهنگی شاهد یاران شماره 47 2. نوید شاهد |
![]() |
فرمانده ای که پیش مرگ نیروهایش شد |
![]() |
دوباره غم بعد از شادی /سومین شهید مسجد |
![]() |
موشه رو بگیرش |
![]() |
بصره در تیررس |
![]() |
وقتی که فرمانده ذوب شد/ایستاده در برابر خورشید |
x □ - » |